مولای من

بر عذاب تو صبر شاید، ولی صبر بر فراقت چگونه؟

بر سوزش آتشت صبر شاید، ولی صبر بر محرومیت از نظر کرامتت، چگونه؟

چگونه در آتش بمانم و حال آنکه مرا امید بر عفو توست؟

آقای من

مولای من

ب عزتت قسم، اگر در آتش دوزخ قدرت نطقم دهی، رهایم کنی، در میان اهل آتش ضجه ها خواهم زد، ضجه ی آنان ک آرزویشان رحمت توست. و فریاد بر خواهم آورد و همچون عزیز از دست داده ها، خواهم گریست و ندا در خواهم داد:

« أین کنتَ یا ولیّ المؤمنین، یا غایة آمال العارفین یا غیاث المستغیثین یا حبیب قلوب الصادقین و یا إله العالمین »

کجایی ولیّ مومنان؟

ای غایت آرزوی عارفان؟

ای فریاد رس بیچارگان،

ای حبیب و معشوق صادقان 

ای اله عالمیان.

تو کجایی؟

تو کجایی؟

 تو کجایی؟ 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حوزه it شهر اندروید دریای مواج دیجیتال مارکتینگ فرمالین روزنگار تیردُخت نوشته های فاضل