اینجا سرداب غیبت شماست.
شما سر در این سرداب کردید و پنهان شدید.
و چرا گویند ک هر شیعه ک ب سرداب می رسد، بایستی سر درون سرداب کند؟
سرّ این سرداب چیست؟
****************************
این سرداب
مظهر سرداب درون ماست.
شما
وقتی ک امر الهی محقق گشت،
ب اذن حق تعالی
در این سرداب نهان شدید.
زمان، زمان اختفاء آن سرّ الهی بود.
سرداب درون من
سرداب درون همه ی عالم.
غیبت آن سرّ الهی
درست زمانی بود ک شما درون سرداب رفتید.
سرداب کجاست؟
چاه است؟
بئر معطل است؟
آه ک چاه می گویم یاد یوسف می افتم.
چاه می گویم و یاد نخلستانهای کوفه می افتم ای جان شیرین من. نفس من.
ما همیشه گفته ایم علی سر در چاه می کرد و راز دل می گفت؛
کسی چه می داند؟
شاید آن لحظه ها لحظه هایی بود ک آن چاه، ب فریاد می آمد و علی محض تسکین آن، برای چاه از آن سرّ می گفت.
کسی چه می داند؟
***************************
و من نیز سر درون سرداب جانم کرده ام: أیّها العزیز.
ظهور کن.
درباره این سایت